سفارش تبلیغ
صبا ویژن

EMOZIONANTE
 
لینک دوستان

 

** 9 **

صداق، از سرِ صدق محبت

تا اینجا دانستیم اسلام ارزش خاصی برای زن قائل شده و حقوق و حریم خاصی برای او ایجاد نموده است. از جمله این حقوق، مهریه است که هدیه و پیشکشی مرد به همسرش است. فیض کاشانی در تفسیر صافی می نویسد: "برخی مهر را هدیه خداوند به زنان نیز می دانند. (نظام حقوق زن در اسلام/ ص 201) 


شهید مطهری نیز می فرمایند:

«به عقیده ما، پدید آمدن مهر، نتیجه تدبیر ماهرانه ای است که در متن خلقت و آفرینش برای تعدیل روابط زن و مرد و پیوند آن ها به یکدیگر به کار رفته است. مهر از آنجا پیدا شده که در متن خلقت، نقش هر یک از زن و مرد در مسئله عشق، مغایر نقش دیگری است. نوع احساسات زن و مرد نسبت به یکدیگر، یک جور نیست. قانون خلقت، جمال و غرور و بی نیازی را در جانب زن، و نیازمندی و طلب و عشق و تغزل را در جانب مرد قرار داده است و همین ها سبب شده که زن توانسته مرد را به عنوان خواستگار به آستانه خود بکشاند، مردها را به رقابت با یکدیگر وادار کند، با خار کردن خود از دسترسی مرد، عشق رمانتیک به وجود آورد، و آن گاه که تن به ازدواج با مرد می دهد، عطیه و پیشکشی از او به عنوان مهر و نشانه ای از صداقت او دریافت دارد. مهر، با حیا و عفاف زن یک ریشه دارد و زن به الهام فطری دریافته است که عزت و احترام او به این است که خود را در امر ازدواج، رایگان در اختیار مرد قرار ندهد و به اصطلاح شیرین بفروشد. مهر، ماده ای است از یک آیین نامه کلی که طرح آن در متن خلقت ریخته شده و با دست فطرت تهیه شده است. قرآن کریم در آیه 4 سوره نساء از مهر به «صَدُق» یاد کرده است و صدقه از ماده صدق است، و بدان جهت به مهر، صداق یا صدقه گفته می شود که نشانه راستین بودن علاقه مرد است. هم چنین در همین آیه، از کلمه مهر با عنوان «نِحله» یاد شده است؛ یعنی آن که مهر، هیچ عنوانی جز عنوان تقدیمی و پیشکشی و عطیه و هدیه ندارد.(مجموعه آثار شهید مطهری/ ج19/ صص 197-199) ....{بنابراین} در اسلام  مهریه یک چیز ابداعی و اختراعی نبوده بلکه اسلام مهریه را به حالت فطری و طبیعی آن برگردانید. قرآن کریم با لطافت و ظرافت بی نظیری میگوید: (وآتُو النِسأَ صَدُقاتِهِنَّ نَحْلًَْ)(سوره نساء/ 4) یعنی مهریه زنان را که به خود آنها تعلق دارد (نه به پدران یا برادران آنها) و عطیه و پیشکشی است از جانب شما به آنها به خودشان بدهید. قرآن کریم در این جمله کوتاه به سه نکته اساسی اشاره کرده است: اولاً با نام صدُقه یاد کرده است نه با نام مهریه زیرا نشانه راستین بودن علاقه مرد است. دیگر اینکه با ملحق کردن ضمیر (هُنَّ) به این کلمه میخواهد بفرماید که مهریه به خود زن تعلق دارد نه پدر و مادر، مهریه مزد پرورش و شیردادن و تغذیه و خوراک او نیست. سوم اینکه با کلمه نحله کاملاً تصریح میکند که مَهر هیچ عنوانی جز عنوانی تقدیمی و پیشکشی و عطیه و هدیه ندارد. » (مجموعه آثار شهید مطهری/ ج19/ صص 205-206)

پس مهریه ریشه ای جز محبت ندارد و با اینکه یک حق واجب مالی برای زن بر عهده مرد است اما در مقابلش هیچ بهره مادی به مرد نمی رساند. چنان که شهید مطهری در این باره می فرمایند:

«یکی از مسلمات دین اسلام اینست که مرد حقی به مال زن و کار زن ندارد، نه میتواند به او فرمان دهد که برای من فلان کار را بکن، و نه اگر زن کاری‏ کرد که به موجب آن کار ثروتی به او تعلق می گیرد، مرد حق دارد که بدون رضای زن در آن ثروت تصرف کند، و از این‏ جهت زن و مرد وضع مساوی دارند. و بر خلاف رسم معمول در اروپای مسیحی که‏ تا اوایل قرن بیستم رواج داشت، زن شوهردار از نظر اسلام در معاملات و روابط حقوقی خود تحت قیمومت شوهر نیست، در انجام معاملات خود استقلال‏ و آزادی کامل دارد. اسلام در عین اینکه به زن چنین استقلال اقتصادی در مقابل شوهر داد و برای شوهر هیچ حقی در مال زن و کار زن و معاملات زن‏ قرار نداد، آئین مهر را منسوخ نکرد، این خود می رساند که مهر از نظر اسلام بخاطر این نیست که مرد بعدا از وجود زن بهره اقتصادی میبرد و نیروی‏ بدنی او را استثمار میکند، پس معلوم میشود اسلام سیستم مهری مخصوص بخود دارد، این سیستم مهری و فلسفه‏اش را نباید با سایر سیستمهای مهری اشتباه‏ کرد و ایراداتی که بر آن سیستمها وارد است بر این سیستم وارد دانست. »

بر خلاف آنچه دانشمندان به آن معتقدند که مرد از زن شهوانی تر است، در روایات اسلامی وارد شده که مرد از زن شهوانی تر نیست بلکه بر عکس است. لکن زن در مقابل شهوت از مرد تواناتر و خود دارتر آفریده شده است و مرد در مقابل غریزه از زن ناتوان‏تر است، این خصوصیت همواره به زن فرصت داده است که دنبال مرد نرود و زود تسلیم اونشود و بر عکس مرد را وادار کرده است که به زن اظهار نیاز کند و برای جلب رضای او اقدام نماید. یکی از آن اقدامات این بوده که برای جلب رضای او و به احترام موافقت او هدیه‏ای بنام«مهریه» نثار او می کرده است. (نظام حقوق زن‏در اسلام/ ص 201/ با اندکی تلخیص)

بحث در خصوص مهریه، خود نیازمند بررسی دقیق و جامعی است که اگر در اینجا مطرح کنم هم ممکن است خسته کننده شود هم از بحث های اصلی باز می مانیم. مثلا شاخه هایی مثل فلسفه و انواع مهریه که خود بحث بسیار مفصلی است، استحباب (= مستحب بودن) کم بودن مهریه و نکوهش مهر زیاد، همچنین مهریه در ادیان دیگر و آمارها و حکایات جالب در این زمینه که در اینجا مجالش نیست. حقیقتا می خواستم اشاره کوتاهی به بحث مهریه و اشکالات غیر منطقی و بی پایه و اساسی که برخی به آن وارد می کنند داشته باشم اما با مواردی برخورد کردم که حیف دیدم از اشاره گذرا به آنها دریغ کنم. در پایان، به نقل چند روایت و گفتار خیلی جالب از معصومین و بزرگان بسنده می کنم:

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمینه استحباب کم بودن مهریه می فرمایند:«بهترین زنان امت من، زیباترین آن ها از نظر چهره، و کم مهرترین آن ها هستند ». امام صادق (علیه السلام) نیز فرموده اند: «همانا از برکت زن، کم بودن مهریه اش و از بدیُمنی او، زیادی مهرش است».

شهید مطهری نیز در این می فرمایند:

«آیا علت این که پیامبر برای زنان خود مهر قرار می داد، این بود که می خواست به آن ها در مقابل خودش وثیقه مالی بدهد؟ و علت این که در ازدواج علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) مهر قرار داد، این بود که می خواست برای فاطمه (سلام الله علیها) در مقابل علی (علیه السلام) یک وثیقه مالی و وثیقه اطمینان فکری بگیرد؟ اگر چنین است، پس چرا پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) زنان را توصیه کرد که متقابلاً مهر خود را به شوهر ببخشند و برای این کار پاداش ها ذکر کرده است. به علاوه، چرا توصیه کرد حتی الامکان مهر زنان زیاد نباشد؟ آیا جز این است که از نظر پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، هدیه زناشویی مرد به نام مهر، و بخشش مهر از طرف زن به مرد، موجب استحکام الفت و علقه زناشویی می شود؟ با وجود، به هیچ وجه نمی توان گفت نظر اسلام از مهر این بوده که وثیقه ای در اختیار زن قرار دهد.»

رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمینه نکوهش مهر زیاد می فرمایند: «شومی و بد قدمی زن، به سنگین بودن مهر اوست.» همچنین امام علی (علیه السلام) در این باره می فرمایند: «مهریه زنان را گران و سنگین نکنید که دشمنی در پی خواهد داشت

سخنان مقام معظم رهبری هم در رابطه بی اثر بودن مهر زیاد، شنیدنی است:

«هر چه مهریه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیک تر است؛ چون طبیعت ازدواج، معامله نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست؛ زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدس، یک مهریه ای را معیّن کرده که باید یک چیزی در این میان باشد، اما نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد. به گونه ای باشد که همه بتوانند انجام دهند. این که می بینید ما گفتیم چهارده سکه بیشتر را عقد نمی کنیم، نه برای این است که چهارده سکه بیششتر، اشکال در ازدواج ایجاد می کند، خیر؛ این برای این است که آن جنبه معنوی ازدواج غلبه پیدا کند بر جنبه مادی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. اگر کسی برای دختر خود اهمیت قائل است، یا دختری برای خود ارزش قائل است، راهش این است که بگوید باید مهریه ما را زیاد کنید. مهریه هر چقدر کمتر باشد، جنبه انسانی این پیوند بیشتر است. کسانی که مهریه دخترشان را برای احترام به دخترشان بالا می برند، اشتباه می کنند. این احترام نیست؛ این بی احترامی است. بعضی خیال می کنند مهریه سنگین، به حفظ پیوند زناشویی کمک می کند. این خطاست، اشتباه است. اگر خدای ناکرده این زن و شوهر نااهل باشند، مهریه سنگین هیچ معجزه ای نمی تواند بکند.»

تامل در این فرمایشات شفاف، حقایق زیبایی را برایمان روشن خواهد کرد که گذر سرسری از آن دور از فکر و البته سهل انگاری بزرگی است که از کمترین نتایج آن، همین است که به قدری زندان هایمان از جوانان بدهکار مهریه پر شد تا مجبور شدند قانون را به کلی تغییر دهند!! عجیب است که اکسیر خوشبختی اینطور به وفور در دسترس ما قرار داده شده و ما در نوشیدن آن (دقیقا به سادگی نوشیدن!) سهل انگاری می کنیم. درست مانند کسی که گنجی بی پایان را در صندوقی خاک گرفته مخفی کرده و سرانجام از گرسنگی جان می دهد!! اینطور احساس نمی کنید؟!

 


[ سه شنبه 93/5/21 ] [ 10:11 عصر ] [ آگاهی ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 59
بازدید دیروز: 53
کل بازدیدها: 568221