پيام
+
[تلگرام]
سلام محسن عزيز
دو روز است مرا بيچاره کرده اي!!
داشتيم زندگيمان را ميکرديم، چه کارمان داشتي که وسط اينهمه سرگرمي آمدي و معادلات زندگي ما را خراب کردي؟!، ما دنبال فينال خنداننده شو بوديم، مي خواستيم ببينيم انتهاي شهرزاد چه مي شود، هنوز نيمي از ناهارمان تمام نشده بود به فکر تهيه شامي متنوع بوديم، اينکه بالاخره چه کسي در کاخ شهرداري تهران و اصفهان سلطنت مي کند، سلفي هاي با خواهر موگيريني چه مي شود؟، وزراي دولت از چه جناحي هستند؟؟، قيمت مرغ پايين مي آيد يا نه؟!!!، تمام وقتيمان چه مي شود؟ مقاله مان چاپ مي شود يا نه؟؟؟؟ اچ ايندکسمان به قيمت ظلم به ديگران بالاتر مي رود يا نه؟؟!!
محسن جان
چرا معادلات زندگي ما را بهم ريختي؟!!
با خودمان که تعارف نداريم، ما همگي براي خودمان داريم مرثيه خواني مي کنيم، تو حقارت ما را بر ما نماياندي، تو با سال سن آنقدر بزرگي که به قول آن دوست عزيز اگر به تو مي گويند مرد، ما "ميم" مذکر هم نيستيم.
رگ هاي گلوي تو مثل لبهايت که به کوير ظهر عاشورا مي ماند مرتب جلوي چشمانم رژه مي رود، بعد از هر بار آب خوردنم وقتي ميگويم: به فداي لب عطشان حسين، بيشتر از هميشه به دلم مي نشيند، اينهمه صلابت در نگاه را از کجا آوردي؟
راستي اين جلاد نامرد آبت داد و سرت را بريد؟!
خدا کند نداده باشد تا بيشتر مثل اربابت شده باشي
چقدر اين عکس تو را دوست دارم و با ديدنش اشک مي ريزم براي تو که نه براي دل چون سنگ خودم، براي واماندگي و در خاک ماندگي خودمان ....
اي معناگر انسانيت، اي پدري که وقتي پسرت زبان باز کند بابا گفتن هايش را از بهشت مي شنوي، اي لب تشنه اي که ديشب به دست عباس و حسين سيراب شدي، اي عصاره فضايل ملت، اي تربيت يافته مکتب حسين و پيرخمين،
ما اسيران خاک را دعا کن.
هما بانو
96/5/28
رايحه ي انتظار
:'( :'( :'( :'( :'( ما اسيران خاک را دعا کن...
2-دست خط
دقيقا همينه معادلات زندگي هامون رو ريخته بهم اصلا هدف ها رنگ باخته
.: ام فاطمه :.
{a h=rayeheentezar96}رايحه ي انتظار{/a} :'(
.: ام فاطمه :.
{a h=roozegaran}2 دست خط{/a} همينطوره. شهادت خوبان خيلي آدما رو تکون مي ده اما امان از سر بريده. آدم ها رو زير و رو مي کنه. تا پيش از کربلا هم مردم خيلي در ترديد و دوگانگي بودن اما کربلا انسان ها رو زير و رو کرد. بايد حتما سر از پيکر انسانيت جدا شه تا امثال من به خودمون بياييم:'(
.: ام فاطمه :.
اينکه براي خودمون و ديگران عمر بابرکت از خدا طلب مي کنيم مصداقش همين شهيد بزرگواره. مقدار کمّي عمر مهم نيست مهم اينه که آدم با 25 سال سن اينهمه وجودش برکت کنه. خون شهيد در طول تاريخ جاريه و متعلق به برهه زماني خاصي نيست. اينجوريه که وجود انسان پربرکت مي شه. خوشا به سعادتشون. کاش خدا به عمر و وجود ما هم برکت بده به فضل و کرمش
مانانا
واقعا بايد درس بگيريم كه دغدغه هامون رو كمى به اين شهيد نزديك كنيم