شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ درود بر #تيم_ملي #جمهوري_اسلامي_ايران ماشاءالله #پرچم_بالاست

شادي امروز، گواراي وجود تک‌تک #ايراني ها @};-@};-@};-
@};- *جاي آرمان خالي، جاي روح الله عجميان، جاي همه شهداي مظلوم امنيت، جاي همه گل‌هاي پرپر شاهچراغ، جاي آرشام خالي، محمدرضا، علي اصغر ... جاي همه اونايي که بايد مي‌بودن و تو اين شادي‌ها سهيم مي‌شدن... بايد ديروز پاي تلويزيون فرياد شادي مي‌کشيدن و اشک شوق مي‌ريختن... جاي همه اونايي که راه نفسشون به ناحق بسته شد اما خون پاکشون چراغ و دعاي خيرشون بدرقه راهمون شد* @};-
armini
الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم.
{a h=yasing}armini{/a} @};-
اگر خدا قسمت کني حرم حضرت زينب و نصيب من کني اگر باهام حرف بزني حاجات دلم رو حدث بزني مي فهمي چقدر خالي جاي بابام کنار داداشاي باوقار و روحانيت در بر استاد درس خارج اين ندا را از خودش بپرس که نجات ناجي مي خواهد يا که خدا بگه تموم ميشه راه بسته باز ميشه ميشينم کنج
دلت تا ته دنيا برسه به آخرش يا بايد برم يکجاي ديگه گم بشم تا ته ته اش آزاد بشم از اينهمه برزخ اينهمه نمره رد ديکه جانمازم تو هيچ دلي با اين همه درد و رنج بايد برم کجا اونجا که آدماش ندانند کي اومد و چه شد رسي. همه اش از تو مي گم که روز موعود چه روزي‌ست صداي اذان بشه با سجده هام سلامتي از راه دور نصيب چشمات مي کنم کي گفته فقط سوريه يا تو جبهه شهيد ميشم
آخرش که مي دونم شهادتم خيلي زود سر ميرسه نمي دونم مقبره خانوادگي يا قطعه شهدا نصيب من ‌کي ميشه نمي دونم اگد تو غربت بمونم براي هميشه مي تونم بيام پيشت يا از دور عکس يادگاري وصل بکنم به ‌کنج شيشه تا باد ببره بياد رو قلب مهربونت باز بشينه ايندفعه هرچي بگي همون ميشم بگي برو راهم و مي گيرم و توي ابرا محو ميشم
دل خسته ام جون در رفتم ناز مهربونيت شايد يک روز دوباره گل بکنه من و توي غربت و دوري تو چي مي خواد من و شهيد راه ذوليمين يا يسارام تکليف شهادتم توي غربت آيا ميشه يا نميشه خاطرم هست که صدات رو باد نسيم ميومد و صبا با خودش مي برد حرفاي دلم مي‌شوند روي دلت يا اينکه فردا بشه ميام پيشت مي گي نرو بشين پيشم آخه واقعا اينکه ميشه يا نميشه توهم اگر بودش همه اين وقايع با خودم چي مي گم و چي مي‌شنوم
دل صاحب زنده ام دردش درمان داره ولي درمون نميشه خاطرم هست که وقتي تنها بودم يک دوست اومد شد ناجيم آخ اگر روزي بفهمم دروغ بوده اصلا چي ميشه که داغون ميشم مي فهمم تنهايي ام مطلق بوده توهمم ديوونه و نازک‌تر کرده دلم از بيشه تا پيچ اون ‌کوچه تنگ و سرد که من و روندي از خونه تشنه و بي خداحافظي اي خدا راستي بگو من چه فکر مي‌کردم آخر چي ميشه
دارم ميميرم مي ترسم که توهمي اينجا بودم نبود اصلا رجز خوني معناي خواب نشد پيماني جا نداره اين دل صاحب زنده و بامرامتر از تو کي بوده برام هميشه عيبي نداره اگر توهم زده بوده باشمم عشق تو يادم مي مونه هميشه حرفه‌اي نزده ام يک روز ميرسه جمع ميشه و مي خونشون حرفام و باورت ميشه من نمي ترسم از عاقبت هرچي خدا بخواد همون ميشه
يا ميمونم يا رفتيم يکي از اين دو که سوم نداره پايان برسه ريشه بايدم بشه اينهمه مدت عمر من بوده که توي برزخ ماسيده روي شيشه اي خدا اگر زنا هم کرده بودم اينهمه ترک وجود نامهربوني و آزمودن نمي خواست دل من صاف بود مثل شيشه خاطراتمون تو دوران برزخ ميشه تنها يادگاري‌هاي من توي دور از خونه و بيشه عشق و عاشقي هامون پير نميشه
نمي دونم اونجا برم قصه عشقمون رو بگم کسي باورش ميشه يا نميشه مي گن اگر تو صاحب داشتي اينجا تو غربت نمي افطاري و الان پيش معشوق بودي و غزل مي خوندي و دشمنان ادب مي کردي و مي دونستي اون پشتت ولي من اونا فقط باسه دوست داشتنش مي خوام پلوم باشه تا من رو نگيرن کنند مسخره و اذيت کنند من و با باوران لخم کنن آخه کجايي تو که ببيني با من تنها چه کردند تو ساکت مثل هميشه
آبروم اگر بره هويتاگر مخدوش بشه ديگه چجوري بمونم بمونم مثل يک جزامي متوهم که به درد لاشخورها ضد ولايي بشم اصلوب حقيقتي که من توهم زده بودم و نمي ديدم چي آخه من کجا معشوقي چون تو کجا اي خدا اگر نيا. اگر نگير انتقام از اونايي که کردن جفا از اونايي که مرا راهي نمودن به کجا اي خدا نزار که اين پايان اينج وري تموم بشه
براي من دعا کنيد از خدا بخوايد حاجاتن روا کنه بگيد اگر معشوق دارم بهش بگين تنها گير افتادم بهش بگين اينهمه دشمن که اينجاست همه براي مردن من توي کتاب عاشقي ست آخه من احمق کجا توبه کجا بسته اينهمه لاف زدن به خودم پدر کي برادر کجاست حرف حق و کوچه زدن گفتن برو تو آدمي نيستي که اون دلش مي خواست من برم آخه کجا برم بي تو مگه ميشه برم فقط بگو من کجايم
بهم بگو مي ياي پشتم واي مستي و درد دلم ميشنوي و بهم بگو يک راز رو بهم بگو نشانه اي برام بزار از اونجايي که مثل قبل بوديم باهم توي ابرا بودش نشان آخر مي خوام بدونم که دا اش مي خواد منم برا خودم مردي بشم مي خوام بدونم که دشمنان براي اون چه حکمي دارند اي خدا دلم بدجور بهش مي خواد بگه نياز دارم به توجه اش که اگر خدا بخواهد مي برمش پيش دشمنان تا ببينند صاحاب دارم اي خدا نشانه اي
.: ام فاطمه :.
رتبه 65
30 برگزیده
561 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
.: ام فاطمه :. عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top