به نام خدا
سلام؛
یه پرنده تو محلمون هست، صدای عجیبی داره.
غیر از صدای گنجشکها، کلاغها، دمجنبانکها، قمریها، و اون کبوترهای خاکستری که دستهجمعی رو کابلهای برق میشینن.
وقتی میخونه یه سمفونی لطیفی راه میندازه که آدم دوست داره فقط بشینه و گوش کنه.
یه آواز فرازمینی داره. چیزی مثل جستوخیز نرم نسیم لابلای ریسههای کریستالی. اینقدر بلند و نزدیک که انگار همینجا توی اتاق داره میخونه.
یه بار رفتم تو نخش دیدم از حدود 4صبح شروع میکنه به آوازخوندن تا اذان. باز ادامه میده تا طلوع.
موقع طلوع، صدای بقیه پرندهها هم درمیاد؛ از گنجشکها تا قناری و طوطیها، همه مدتی میخونن. صدای اون هم بین این همهمه هست. بعد که همه ساکت میشن و همراه تک و توک ماشینها، میرن پی روزی، باز اون همچنان میخونه. هرچی هیاهوی رفت و آمد آدما بیشتر میشه، صداش ضعیفتر به گوش میرسه ولی باز میخونه.
یه بند!
تو سکوت ظهر، صداش اکو میشه و مثل رود تو محل جاریه. فقط شب نمیخونه.
یعنی یه پرنده، عین آمار، از سحر تا دمدمای غروب آفتاب، یه بند ذکر میگه.
بنده هم اشرف مخلوقات هستم!
................
پ.ن. بهش میگن بلبل خرما
بازدید امروز: 20
بازدید دیروز: 107
کل بازدیدها: 583988