** 2 **
قیاس
شیطان اولین کسی بود که مسیر گمراه کننده قیاس را گشود. او به دلیل جهل نسبت به استعدادها و ساختار وجودی خود و آدم، خود را با آدم مقایسه کرد و سپس نتیجه گرفت: من از او برترم! و این چنین به شقاوت و گمراهی ابدی دچار شد.
از اشکالات بشر این است که چون نسبت به توانایی ها و استعدادهای خود جاهل است، مثل شیطان دچار قیاس می شود و خود را با دیگران مقایسه می کند.
حال آنکه اگر آدمی خود را بشناسد اصلا جایی برای قیاس نمی ماند بلکه فقط به این می اندیشد که در موقعیت و شرایطی که دارد، مسیر حرکت و رشدش چیست.
مثلا یک دانه ی سیب و یک دانه ی پرتقال را در نظر بگیرید. هر دو دانه میوه هستند یکی استعداد سیب شدن دارد یکی استعداد پرتقال شدن. حال اگر این دو بخواهند خود را با دیگری مقایسه کنند هر دو از رشد اصلی خود باز می مانند. اگر دانه سیب بخواهد پرتقال شود و دانه پرتقال بخواهد سیب شود هرگز هیچ کدام نه سیب می شوند نه پرتقال. اینجاست که باغبان دلسوز به آن دو می گوید: یکدیگر را رها کنید و هرکدام درون خود را ببینید که چه دارید آن وقت می فهمید که مسیر کمالتان با هم متفاوت است. مثلا یکی به آب بیشتر و دیگری به آب کمتری احتیاج دارید یکی نور مستقیم خورشید می خواهید و دیگری باید در سایه باشد. اگر هرکدام بخواهید از جایگاه و مسیر خود خارج و در جایگاه و مسیر رشدی که برای دیگری تعریف شده قرار بگیرید نه سیب می شوید نه پرتقال! چون استعداد سیب شدن را در شرایط پرتقال شدن برده اید و استعداد پرتقال شدن را در شرایط سیب شدن! لذا فاسد می شوید و از بین می روید!
تا اینجا دانستیم، قیاس نابجا و بدون شناخت، نه تنها موجب پیشرفت نیست بلکه موجب فساد خواهد شد. یعنی آدمی را از مسیر اصلی خود جدا می کند.
زن و مرد، هر دو در اصل وجود، نوع خلقت و اصل انسان بودن مثل هم اند و وظایف تشریعی مشترکی دارند. مثلا اینکه نماز همانطور که بر مرد واجب است بر زن هم واجب است و ...
اما هرکدام به دلایلی که در ادامه خواهد آمد، تفاوت ها و به تبع آن، مسیر کمال متفاوتی دارند. این است که بدون در نظر گرفتن استعدادهای درونی که ذات اقدس الهی برای هرکدام تعریف و تعیین کرده است و بدون در نظر گرفتن اینکه بنا به آن استعداد کدام راه برای رسیدن به کمال بهتر است، نباید با هم مقایسه شوند.
اصل تفاوت زن و مرد، کتمان ناپذیر است اما چیزی که معمولا فراموش می شود این است که بر اساس اصل تفاوت، قیاس جایز و عقلانی نیست. پس هرکدام از ما، مسیر ویژه خود را برای رسیدن به کمال دارد که اگر بخواهد از مسیر خود خارج شده و بنا بر صلاح دید شخصی، مسیر کمال دیگری را انتخاب کند، از مسیر کمال خود باز می ماند. اما مساله تنها به اینجا ختم نمی شود. در مورد زن که استعداد مربی بودن دارد، نه تنها خود از رسیدن به کمال محروم می شود بلکه دیگران را هم به فساد و تباهی می کشاند. در این مورد بیشتر صحبت می کنیم.
در ادامه، در مورد رقابت نابجا (خصوصا میان زن و شوهر) که یکی از تبعات قیاس نابجاست می خوانیم.
بازدید امروز: 84
بازدید دیروز: 190
کل بازدیدها: 584545