به نام خدا
چشم دوخته ام به سفیدی یکنواخت مقابلم. دریای بی رنگ و بی پایان. سکوت را خس خس گاه و بیگاه نفس هایم خط می اندازد. بد وصله ای شده ام به تن رختخواب.
بعد از یک هفته درد طاقت فرسا، تق تق کیبورد موبایلم می گوید بهترم. می خواهم خوب باشم. پرانرژی، مثل همیشه.
می دانم که می گذرد، اما سخت می گذرد... خیلی سخت... خسته شدم...
تاریخ : دوشنبه 95/11/11 | 9:13 عصر | نویسنده : زاهده آگاهی | >
درباره وب
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
امکانات وب
بازدید امروز: 109
بازدید دیروز: 117
کل بازدیدها: 584897