سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نام خدا

سلام؛

 

دهه اول گذشت و به خیالمان سنگ تمام گذاشته‌ایم برایت. در هیئت‌ها شرکت کردیم، اشکی ریختیم، نوحه ای خواندیم، بر سر و سینه زدیم، قدری به دنبال دسته هایت راه افتادیم و نذری هایت را –به نیت تبرک، به قصد شفا!- خوردیم و نوشیدیم. این بود خلاصه کاری که از دستمان بر می‌آمد. حالا دیگر خیالمان راحت است و باید برویم دنبال کارمان.

اکنون که دیگر دِینی گردنمان نمانده و با قطره اشکی برای تو، یک کوه گناه را آبکشی کرده‌ایم، ملالی نیست جز دوری آقایمان صاحب الزمان (عج). فقط نمی دانیم این همه تأخیر بابت چیست؟! ما که فقط در یک هیئتمان بیش از 313 نفر جمعند!

بیا با هم روراست باشیم آقا. خودت بهتر می‌دانی، ما آدم‌بشو نیستیم؛ ما برایت جُون هم نمی شویم آقا، چه برسد به عباس! «کُلُّنا عَبّاسُکَ» یک ادعاست؛ و الّا پایش که بیفتد... تو بهتر می‌دانی. این حرف‌ها را من می‌گویم، تو به چشم دیده‌ای، من می‌گویم و تو به جان چشیده‌ای. خوب می‌شناسی ما را.

می دانی آقا؟ راستش را بخواهی ما در امور جزئی مهر تو جا زده‌ایم، چه برسد به سر دادن و جان باختن. همین که دستمان را می‌گذاریم روی سینه و از سویدای دل ناله می زنیم: «إنّی سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم وَ حَربٌ لِمَن حارَبَکُم...»، ته دلمان می دانیم چه دروغگوهای قهاری هستیم! ما که کینه همسایه و دوست و آشنا را -سر هیچ و پوچ- چنان به دل می‌کشیم که گویا با شمرها و عمر سعدها طرفیم! همین همسایه‌ای که برایت پرچم سیاه زده و همان دوستی که در هیئت، رویم را برمی‌گردانم نبینمش و همان آشنایی که از محبت تو دم می‌زند. می‌دانیم میزان حب و بغض تویی حسین جان اما ما را با تو چه کار؟ تو برای ما لفظ و شعاری آقا. ما تا حسینی شدن فاصله‌ای به قدر خاک تا افلاک داریم. ما پایمان در گِل منیّت‌هایمان گیر است. کجا می‌توانیم دوستان تو را دوست بداریم وقتی پای این «من» کله گنده وسط است که نمی گذارد جز خود را ببینیم. خودمانیم آقا؛ با دشمنت هم تا جایی دشمنیم که سود داشته باشد و الا پای ضرر که وسط باشد، به درهم و دیناری...

ما کجا و یاری مولایمان صاحب الزمان؟ از ما همین العجل‌ها را بپذیر و بیشتر نخواه که ما خیلی کوچک‌تر از این حرف‌هاییم آقا.

در روضه‌هایت زیاد دعا کردیم آقا، زیاد خواستیم. گفتند از کریم هرچه می‌خواهید بخواهید که بخل در کارش نیست. ما هم دنیا خواستیم، آخرت خواستیم. غافل از اینکه دنیا تویی حسین جان، آخرت تویی. آقا بیا و به جای همه، این «من» را از ما بگیر و خودت را به ما ببخش.


http://www.askdin.com/gallery/images/80/1_hosein3.jpg 

 






تاریخ : دوشنبه 96/7/10 | 12:42 عصر | نویسنده : زاهده آگاهی |
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.