به نام خدا
سلام؛
آدم اگه چیزی گم کنه، خیلی ناراحت میشه. گم کردن، حس خیلی بدی داره. نمیدونم تجربهاش کردی یا نه. چیزی شبیه اینه که توی دلت یه خلای ایجاد شه یا یه غم غریبی بیاد سراغت.
ولی از اون بدتر اینه که چیزی از آدم بدزدن. فرقی نمیکنه. اگر چیز بیارزشی هم باشه که خیلی هم دوسش نداشتی، باز هم به شدت ناراحت میشی. یه غم ناآشنا با چاشنی خشم و دلخوری. یه معجون بدمزه که تا نچشی، درکش نمیکنی. حتی اگه یه مداد بیارزش ازت بدزدن.
حالا تصور کن کسی خاک وطنت رو بدزده. تو رو از کشور خودت بیرون بندازه. خونهتو به زور صاحب شه. وسایل زندگیت، ماشینت، دار و ندارتو بگیره و زورت هم بهش نرسه. هیچ فریادرسی هم نداشته باشی. چجوری میشه چنین چیزی رو حتی تصور کرد؟ واقعا چه حسی داره؟ غم؟ خشم؟ نفرت؟ حسرت؟ ...
واقعا نمیدونم.
ولی اینجوریه که میبینیم مردم غزه با چهار روز آتشبس دوباره راه میفتن به سمت خرابههای خانه و کاشانهشون.
کی میتونه بفهمه اونا چه حالی دارن؟ کی میتونه تصور کنه؟ کی میتونه حتی در موردش حرف بزنه؟
و فرمودهاند:
قلم اینجا رسید و سر بشکست
بازدید امروز: 87
بازدید دیروز: 53
کل بازدیدها: 583631