به نام خدا
هنرمندان قشر جسور و جهارچوبشکن جامعه هستند. باید هم باشند. لازمه خلاقیت، شکستن چهارچوبهای تنگ و نابجا و تغییر ساختارهای غیرضروری است.
ذهن خلاق، راه نو می سازد و از تجربیات جدید استقبال میکند. برخلاف ذهنهای تاریک و متعصب که در برابر هر چیز نویی، موضع دفاعی میگیرند.
برای همین نگاه خلاق است که هنرمندان، حساسترند و جزئیتر به مسائل نگاه میکنند. خصوصا در ارتباط با مسائل ماورایی، چون فارغ از تنگنظری و تعصب هستند، بازتر و انعطافپذیرتر عمل میکنند، پس گرایش بیشتری به موضوعات روز و روشنفکری دارند و بیش از دیگران باید مراقب باشند منحرف نشوند.
ذهن خلاق، هنرمند را وادار به حرکت میکند و هرچه باشد، حرکت خیلی بهتر از سکون است و درنهایت، رشد به همراه دارد. و فکر میکنم دقیقا به جهت همین ذهن خلاق و پویاست که هنرمندان، با افکار بسته و تنگ نمیتوانند ارتباط بگیرند و روزگار را به سر برند.
جمع هنرمندی که مومن و متعهد باشند، غنیمتی است که به لطف حضرت علی ابن موسی الرضا علیهماالسلام روزیام شد در رویداد هنری اخیر.
آشنایی با یک جمع مذهبی که فکر باز و به تبع آن، رفتاری گرم و صمیمیتی پیگیر دارند، برایم مثل پیدا کردن جمعی همزبان در کشوری غریب بود. خیلی دلچسب. خیلی خوشحالکننده.
و خیلی امیدبخش.
چیزی که مدتها بود حسرتش را داشتم.
البته جمعهای هنری، همیشه گرم و پذیرا و خودی هستند. اما اینکه ایدئولوژی مشترکی هم داشته باشید، واقعا غنیمت است.
........
پ.ن.
یادم آمد باری در باشگاه، اسم یکی از بچهها را پرسیدم، نام خانوادگیاش را گفت!
هر دو همجنس، هر دو همسن، در یک باشگاه و رشته مشترک، بعد از چند جلسهای فعالیت مشترک!
خودمانیم! چقدر نگرانکننده و بلکه مشمئزکننده شدهایم ما قشر مذهبی.
خود را رساندهایم به جایی که دیگر خودمان هم از خودمان حالمان بهم میخورد!
بعضیهایمان.
بیشترمان.
بازدید امروز: 16
بازدید دیروز: 61
کل بازدیدها: 583205