و اما جشنواره ...  

راستش خیلی انگیزه داشتم و مثل هر سال، انتظارش را کشیدم ولی یک اتفاق خیلی خیلی خیلی کوچک، عین یک میخ نابجا در وسط جاده، یکباره پنچرم کرد.
تا امروز دو-سه فیلم بیشتر ندیدم که آنها هم نمی‌دانم شاید بعدا نقدی نوشتم شاید هم نه.
افتتاحیه با تمام شکوه و ماجراهای خوبش، بدجوری توی ذوقم زد. حضور دو هنرمند پیشکسوت روی این صحنه خصوصا با جریان تحسین‌برانگیز بزرگداشت یکی از ایشان، می‌توانست یک اتفاق زیبا و به یادماندنی باشد. ولی یک اتفاق خیلی نابجا، میخ طویله‌ای شد بر پیشانی آنهمه زحمت و تدارک!
خب حالا چه می‌شد اگر جگر یکدیگر را جای دیگری تناول می‌فرمودید و در جای مناسب‌تری هر کار دیگری که خواستید می‌کردید و اینطور گند نمی‌زدید به افتتاحیه مهم‌ترین رویداد سینمایی کشورمان؟!
چه می‌شد اگر جلوی چشم خانواده شهدا که برای وجب به وجب دین و غیرتشان، جان‌های بی‌نظیر فدا کرده‌اند، جلو چشم کسانی که به این انقلاب و این نظام علاقمندند و نسبت به ارزش‌ها، حساسند، روی صحنه جشنی که به مناسبت پیروزی همین انقلاب رقم خورده، پیش چشم همه ما لگد به هنجارهای ما نمی‌زدید؟!
چطور می‌شد؟!
الگویید مثلا. کسی که در رسانه ظاهر می‌شود، خواه ناخواه الگوی جامعه است.
خانم برومند، آقای بابک، جمع و جور کنید خودتان را.








تاریخ : سه شنبه 03/11/16 | 4:14 عصر | نویسنده : زاهده آگاهی |
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.