به نام حضرت سلام؛
پروردگارا،
نمیخوام تو معذوریت بذارمتا،
ولی خودت شاهدی هنوز به ما برتری پیدا نکردن،
اسمتو دارن حذف میکنن.
البته که "و الله متم نوره و لو کره الکافرون".
ولی خودت حساب کن دیگه،
ببین ایران بازی رو ببره،
کیا دلشون شاد میشه،
امریکا ببره کیا.
اینور کل مومنین و مومنات از ایران و افغانستان و یمن و عراق و سوریه و لبنان و فلسطین، کل حزب خودت، امت حزب الله، کل جبهه مقاومت و مستضعفین عالم و خلاصه کل دوستداران و هواخواهانت دلشون مملو از شور و شعف و امید و غرور میشه.
اونور کل دشمنانت.
پرورگارا،
خیلی حیثیتیهها، واسه خودت میگم،
بیا و بازم هوامونو داشته باش.
دمت گرم.
.................
پ.ن.
ما هم پرچم امریکا رو حسینیه کردیم!
به نام خدا
سلام؛
اونی که از شادی مردم ایران ناراحته، غلط میکنه از غم ما دَم بزنه!
بهانه میکنند که چرا قبلا با شادی مردم برخورد میکردن و حالا هیچی نمیگن.
اولا همین الان شماهایی که داعیهدار غم مردمید، با سر برهنه و بدن نیمهعریان تو جامعه تردد میکنین. خب چطو به تو گیر ندادن؟!
ثانیا شادی، با برهنگی و رقص و اختلاط فرق داره. تو چهارچوب اجتماعی شادی کردن، برخوردی ایجاد نمیکنه.
ثالثا اینهمه آدمی که از شوق پیروزی از همون دقایق پایانی بازی ریختن تو خیابون و پرچم کشورشونو بالا بردن، همهشون جیرهخوار نظام و بسیجی و #خودشون هستن؟! پس چه نظام شکوهمندی داریم که اینهمه پیادهنظام داره!
بهانه میکنند که چرا با وجود این حجم از بحران اقتصادی و تحریم و فشارهای سیاسی و جنگ روانی و ... هنوز خوشحالید؟! چرا شادی میکنین؟!
اولا ملت ایران، ملت امیدواریه. ما به شعار #آینده_روشن_است علمدارمون، از عمق جان ایمان داریم.
این ایمان، ریشه در وجود ما داره و چراغیه که ایزد در دل ما روشن کرده. واسه همینه که کل همت و داشتههاتونو رو هم بذارین، نمیتونین این چراغو خاموش کنین.
ثانیا، اتفاقا اونایی که بیشتر از همه ما تحت فشار و ابتلا هستن، قویتر از همه ما پای کار این نظام و این کشورن. یه توک پا تشریف بیارین وسط جشن بزرگ 22 بهمن و مردم رو تماشا کنین. ببینین کیا پای کارن.
ثالثا تویی که اینهمه از شادی ملت میسوزی، غلط میکنی برای وضعیت اقتصادی ما اشک تمساح بریزی.
غلط میکنی از آزادی زنان ما دم بزنی،
و برای آبادی کشور ما دل بسوزونی.
عاخه آدم قسم حضرت عباستونو باور کنه یا دم روباهتونو؟!
.................
پ.ن.
حقیقتا هممون از عمق جان دوست داریم بازی با امریکا رو ببریم. اما صرف نظر از نتیجهای که رقم خواهد خورد، همه ما برندهایم. مایی که این ابتلای بزرگ و این آزمایش عظیم الهی رو پشت سر گذاشتیم و سربلند پای آرمانهای عزیزمون موندیم. مایی که دچار تفرقه و چند دستگی نشدیم و با اتحاد و اقتدار، کشور و نظام مقدسمونو حفظ کردیم.
همون سرود ملی که توسط فوتبالیستای باغیرتمون قرائت شد، حکم قهرمانی تو جام جهانی 2022 رو داشت. ما بردیم، به فضل خدا و برکت خون شهدامون، به عنایت مولا و ولی امرمون، و به لطف علمدارمون.
تا قله چیزی نمونده. فراز و فرودها در پیش داریم و دلمون گرم و روشن به دعای پرمهر حضرت مادر خواهد بود.
به نام خدا
سلام؛
پیروزی مقتدرانه تیم ملی جمهوری اسلامی ایران مبارک و گوارای وجود هممون.
از سرود ملی لذت بردین؟
از هماهنگی قدرتمند و بازی باشکوه فوتبالیستای باغیرتمون لذت بردین؟
از برد مقتدرانه و زیبای ایران لذت بردین؟
بعد از دو ماه غمآلود، حسابی شادی کردین؟
گوارای وجودتون.
حالا یه عده میان میگردن ببینن دیگه چجوری میتونن حالمونو خراب کنن:
ای بابا سرود ملی رو هم که خوندن!
بازی رو هم که بردن!
تیم مقابل هم کسی بود واسه خودش...
قشنگ هم بازی کردن که...
آهاااااان...
اصن شماها خجالت نمیکشین شادی میکنین؟!!!
[ ^ این خوبه، همینو پیرهن عثمانش کنین.]
آقا اصلا کشتهسازیها -عه ببخشید- کشتههای اعتراضات اخیر به کنار،
اینهمه وخته مملکت دستتونه، واسه چی هنوز تو کشور فقیر داریم؟
چرا ما اقتصاد نداریم؟!
اصلا واسه چی میخندین،
چرا خوشحالین؟
واسه چی نمیمیرین؟!!
شادی کنی،
میگن چرا شادی؟!
عزادار باشی،
میگن:
شماها مستعد نوحه و آهید و اسلام دین بدبختی و غم و ماتمه.
خلاصه اینکه این موجودات، هر روز یه بهانهای پیدا میکنن که چماق کنن بر سر امید، شادی، امنیت، آرامش...
همیشه گوشهنشینان بهانهای دارند.
اهمیت ندین.
خوش باشین که پرچم بالاست ^^
.................
پ.ن:
توی این شادیهای بعد برد، صحنههایی دیدم که واقعا جا داره بگم مسئولین باید برای این مردم جون بدن. تو این حجم از فشار و گرفتاری، آدمایی پای کار این کشور و این نظام ایستادن که از همه بیشتر توی فشارن و از اون طرف، شرافتشون از همه بیشتره.
به نام خدا
سلام؛
با تمام بحثها و دلخوریهای به حقی که داریم،
مخالف صد در صد تضعیف و تحقیر تیم ملی #فوتبال #ایران هستم.
اینکه #سرود_ملی رو نخوندن، حاشیهایه که اتفاقا ضد انقلاب بیشتر از همه دوست دارن بهش پر و بال بدن. انگار سالهای گذشته کل تیمای ورزشیمون موقع پخش سرود ملی دست روی سینه، زیر لب سرودو زمزمه میکردن.
جابجایی #بیرانوند و ضعف دروازهبان، غیرمترقبه بود و تمرکز بچهها رو به هم ریخت.
از فشارهای روانی بسیاری که این مدت بهشون تحمیل شد هم که بگذریم، تیم مقابلمون انگلیس بود، از مدعیان قهرمانی این دوره که با این وجود 2 تا گل خوشگل بهشون زدیم. طبعا به برد در برابر انگلیس خیلی امید نبسته بودیم، ولی با حضور بیرانوند قطعا گل کمتری میخوردیم و الان خوشحال بودیم.
در هر حال، این تیم، #تیم_ملی_ایران هست و هر ایرانی وطندوستی از بردش خوشحال و از باختش ناراحت میشه. امیدوارم بازیهای بعدی رو بهتر و قویتر بازی کنن.
ما دعاگوشون هستیم و ازشون حمایت میکنیم.
به نام خدا
سلام؛
بعد از عملیات تروریستی شاهچراغ، همونا که شعارشون #کار_خودشونه بود، شروع کردن به هوچیگری که نظام تو چهلم #مهسا_امینی خواسته کشتار راه بندازه... اونم تو حرم شاهچراغ! بی هیچ استدلالی!
بعد هم که رسانههای نور دیدهی خودشون گفتن کار داعشه، به هر زحمت و بدبختیای بود پذیرفتن.
کاری ندارم،
حالا یا کار نظامه،
یا کار داعش،
درست؟!
پس الان با چه استدلالی فحش میدین به کسانی که عملیات تروریستی شاهچراغ رو محکوم و با خانوادههاشون همدردی میکنن؟!
با خودتون چند چندین؟!
میدونین چیه؟
تمام اتفاقاتی که افتاد،
تمام جنایاتی که کردین،
تمام فحشها و خرابیها و جنایتهاتونو رو هم بذاریم و به فرض محال ازش چشم بپوشونیم،
ننگ شیوهی قتل آرمان تا ابد بر پیشونی خودتون و نسلتون تا قیامت باقیه.
اصلا هیچجوره نه میشه توجیهش کرد،
نه میشه پاکش کرد،
نه میشه فراموشش کرد.
فقط همین یه جنایت کافیه که تا دنیا دنیاست، تونلی زیر زمین برای خودتون دست و پا کنین تا با هیچ انسانی چشم تو چشم نشین!
همین یه دونه کافیه تا از شرم بمیرید!
به نام خدا
سلام و نور؛
صبح، پرده آشپزخانه را که بالا میکشم، همهجا غبارآلود است. آن پایین مثل همیشه، آدمها در ترافیک بیچارگیهایشان گرفتارند. دو نفری هم آن وسط تصادف کردهاند و کلافه و عصبی، گفتگو میکنند.
به آسمان نگاه میکنم. گرفته. انگار ابری است. آن طرف، سمت چپ پنجره، آن دورها، ابرها به دور نوری گرد شدهاند که در این هوا هم، دیدنی است.
- سَلام خورشیدِ پُشتِ اَبر ...
تلخی قهوه را -که با هیچ شکری شیرین نمیشود- به کام جانم میریزم.
چرا جلوی باران دلم را میگیرم؟
بگذار یک دل سیر گریه کنم به یاد خورشید جمال تو - که هرچند از پشت ابرها هم آسمانمان را روشن کرده و ما را راهی روزمرگیهایمان - ولی سخت دلگیر است.
همه این تلخکامیها، همه این گرفتاریها، همه این غبارها و شلوغیها و بیسامانیها، تقصیر نبودن توست.
گردن ندیدنت،
نداشتنت،
گردن دور ماندن از تو.
تویی که قرار بود سامان جانمان باشی ولی
آتش قلبمان شدهای.
تویی که این دل به ندیدنت خو نمیگیرد،
آرام نمیشود...
بگو چه چاره کنم؟
چقدر بی تو بگویم نگار آمدنی است؟
قراربخش دل بیقرار، آمدنی است
روا بود که گریبان ز هجر پاره کنم
دلم هوای تو کرده، بگو چه چاره کنم؟
به نام خدا
سلام؛
نفسهام به شماره افتاده.
سربالایی خیلی تند شده.
پاهامو به تیغههای پراکنده سنگ که از دل کوه بیرون زدن تکیه میدم،
به خاک چنگ میزنم تا تعادلم به هم نخوره.
باید کمی نفس بگیرم...
قدری به مسیر پیش رو خیره میمونم،
قدری برمیگردم به پشت سرم،
به راهی که از سر گذشته نگاه میکنم.
چه فراز و فرودی،
چه شیبهای تند و چه گردنههای مهیبی،
چه لغزشها،
چه تنگناها،
چه رنجها...
چهها که بر ما نگذشت،
چهها که از سر نگذراندیم...
از این بالا همه چیز کوچک شده،
همه چیز ساده،
همه چیز آسان به نظر میرسد...
همه چیز،
پس از پایان،
با همه تلخیها و شیرینیهایش،
خاطره میشود.
خاطرهای که مسیری را رقم زده،
و راهی ساخته،
و عدهای را راهی کرده،
راهیِ راهی که از "سر" گرفتهایم...
نفسم را پر میکنم، به روبرو نگاه میکنم.
راهی نمانده،
اصل راه - با هر جانکندنی که بود- طی شده.
قله چقدر نزدیکه...
..................
پ.ن.
این روزها قلبم خیلی تحت فشاره. حال کسی رو دارم که یه تخته سنگ بزرگ روی سینهاش گذاشتن، نه نفسش بالا میاد، نه قطع میشه تا راحت شه... یه احتضار دائم، یه جانکندن مکرر رو تجربه میکنم.
میبینمت حاج قاسم، نه توی خیالم، نه توی رویا، دارم حقیقتا میبینمت، با آن بیسیم و آن کلاه، با همان لباس خاکی... توی خیابانها، راهپیماییها، توی تشییع جنازهها...
توی تمام این لحظههایی که خون دل میخورم، میبینم که داری فرماندهی میکنی، دستور میدهی، اشاره میکنی... و به این اشراق زیبا زندهام و پرامید.
روزی هزار بار از خدا تمنای فرج میکنیم، و پشتبندش التماس میکنیم که از اعوان و انصار مولایمان باشیم...
مگه ظهور غیر از همینه که داریم میبینیم؟ جبهه حق با تمام قدرتش، در برابر جبهه باطل با تمام توانش... سپاه ابرهه، در برابر سجیل...
در خدمت مولا بودن، رنج کشیدن و صبوری کردن داره. زخم خوردن و استقامت ورزیدن داره؛ اشداء علی الکفار، رحماء بینهم... مگه الان تو همین موقعیت نیستیم؟
چه جای گلایه، چه جای خستگی، وقتی مقصد درست پیش پایمان آمده...
چه فیضی از این بالاتر که تحت نگاه شما باشیم آقا جان؟
که ما رو ببینی، با نگاه آشنا با آشنا، و به رویمان لبخند بزنی، با لبخند مولا به مَن وَفَی بِبِیعَتِه، و سری تکان دهی که یعنی راضیام...
مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاکَ وَ قَدْ نَشَرْتَ لِوَاءَ النَّصْرِ تُرَى،
أَ تَرَانَا نَحُفُّ بِکَ وَ أَنْتَ تَؤُمُّ الْمَلَأَ وَ قَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلًا،
وَ أَذَقْتَ أَعْدَاءَکَ هَوَاناً وَ عِقَاباً وَ أَبَرْتَ الْعُتَاةَ وَ جَحَدَةَ الْحَقِّ وَ قَطَعْتَ دَابِرَ الْمُتَکَبِّرِینَ وَ اجْتَثَثْتَ أُصُولَ الظَّالِمِینَ،
وَ نَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِین.
به نام خدا
سلام؛
- رذالت میدونی یعنی چی؟
میفرمان اینهمه فقیر و گرسنه و کارتنخواب داریم، اینا آدم نیستن که براشون دل بسوزونیم؟! (یعنی که چرا الان برای جنایت در #شاهچراغ #شیراز اینقدر فریاد میزنین؟!)
40 روزه به بهانهی یه #مهسا_امینی کل کشورو شخم زدین، به بهانهی یه #مهسا_امینی مدافعان امنیت کشور رو ریز ریز کردین، به بهانهی یه #مهسا_امینی دانشگاه رو کردین بستر فساد و فحشا و توحش، به بهانهی یه #مهسا_امینی به #زن و به #زندگی و به #آزادی خیانت کردین...
40 روزه به بهانه یه #مهسا_امینی قلب ملت رو به آتش کشیدین، آب خوش از گلومون پایین نرفته، هر روز تنمون لرزیده و قلبمون لبالب از درد شده، اون موقع فقر و فساد نبود که واسش هشتگ بزنین؟!
اون موقع که خیابون میبستین و سطل آتش میزدین،
اون موقع که نارنجک دستساز مینداختین رو سر زن و بچه مردم،
اون موقع که وسط میادین میزدین و میرقصیدین و اوج شهوتپرستی و بیغیرتیتونو نمایش میدادین،
عکس کارتنخواب نداشتین ترندش کنین؟!
- بیشرفی میدونی یعنی چی؟
میفرمان همهی این آتشافروزیها و همهی این کثافتکاریا واسه اعتراض به فساد و فقر مردم بوده!
الهی خدا ریشهی فساد و مفسد رو خشک کنه.
تو اگه نگران مردم بودی، چرا کاسبی مردم رو تعطیل کردی؟ اگه نگران فقر جامعهات بودی چرا به اموال مردم تجاوز کردی؟
چرا اموال خصوصی و عمومی ملت رو غارت و تخریب کردی؟
اون پیک موتوری بیچاره که موتورشو - تنها راه درآمد ناچیزشو - پیش نگاه مبهوتش آتش زدین، آدم نبود، یا گرفتار نبود، یا چی؟!
خسارتی که شما کفتارصفتها این مدت فقط در تهران به بار آوردین، بیش از 6 میلیارد تومنه!
اگه دردت فقر و فساده چرا روسری آتش میزنی، چرا چادر میکشی، چرا از قرآن، از مسجد هتک حرمت میکنی؟
چرا شیشه خونه شخصی مردم رو خرد میکنی و به ماشیناشون خسارت میزنی؟
اگه دردت فقره چرا میرقصی؟
ای آدم فقیر بیچاره، ای مفلس، ماشین از کجا آوردی که شبها ترافیک درست کنی و روی سر مردم خسته بوق بزنی؟
ای بر شرف نداشته و خوی حیوانی و پستی و دنائت بیحدت که باعث و بانی داغهای پی در پی این روزهایی...
- میدونی خبیث به کی میگن؟
اونکه بعد از اینهمه اظهر من الشمس، باز دهن ناپاکشو باز میکنه میگه جنایت شیراز #کار_خود_نظامه تا ملت معترض بترسن و بگن وااای وااای امنیت چه چیز خوبیه و کنار بکشن و انقلابمون!! شکست بخوره!
من نمیدونم خشت و گل این موجود رو از کجا برداشتن که قدر قطرهای شرافت و انسانیت تو خونش نیست. اینو نباید بهش جواب داد، فقط باید چنان با مشت تو دهنش کوبید که دندوناش بریزه تو حلقش و خفه شه.
اما برای اون معدود بچههامون که هنوز قدرت تحلیل درستی ندارن و ممکنه این میون بازی بخورن و گیج شن میگم که اگه نظام میخواست چنین کاری کنه، نمیرفت تو حرم، مردم مومن رو که برای زیارت و نماز اومدن بکشه. تو همین اجتماعات اعتراضی یا تو سلف دانشگاه وسط رقص و آوازشون یه عملیات انتحاری راه مینداخت که یه تیر و دو نشون شه؛ هم اون به اصطلاح مخالفانشو حذف میکرد، هم باقیمونده رو میترسوند و میخزیدن تو سوراخاشون.
از اون گذشته، روز چهلم مهسا امینی این کارو نمیکرد که انگشت اتهام بره سمت خودش!
از اون گذشتهتر، ورود سلاح به حرم ممکن نیست؟ الحمدلله که فیلم دوربینای مداربسته هزاربار پخش شد و دیدیم چجوری ممکن شد ولی جهت اطمینان خاطر دلنگرانان گرامی، یادآوری میکنم که سال 95 (8 تیر) سه فرد مسلح با کلاشینکف وارد فرودگاه آتاتورک استانبول شدن و 45 نفر رو کشتن در حالیکه تو گیت فرودگاه پلیس مسلح حضور داشت!
از اون گذشتهترتر، داعش خودش رسما این جنایت رو برعهده گرفته میگه به خدا کار خودمه! همون رسانههای خبیثی که دشمن نظامن و تا حالا پرچمدار فتنهها بودن و حرفشون واسه این گروه، وحی منزل بوده، میگن کار داعشه، آخه یه نفر چقدر باید ناپاک باشه که با اینهمه باز بگه #کار_خودشونه ؟!
- و در آخر، میدونی خطرناکتر از همه اینا کیه؟
اونی که سادهدلانه میاد هر مزخرفی رو منتشر میکنه بدون اینکه فکر کنه، تحلیل کنه، زیر و رو کنه، و بفمهمه!
اونوقت الکی الکی - خواسته و ناخواسته - میشه هیزم آتش فتنه و شریک جرم و جنایت فتنهگران...
الکی الکی میشه شریک قتل بیگناهان مظلوم...
همینجور الکی الکی ...
..............
پ.ن.
1. فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا إِنْ عَلَیْکَ إِلَّا الْبَلَاغُ.
2. چی بگم که تو این دو ماه، قدر کل پستای وبلاگم حرف زدم و در حد بضاعت ناچیزم تبیین کردم. خسته هم نمیشم. تا هر زمان لازم بدونم میگم و مینویسم. ولی چه میشه کرد که به قول دوستی إِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ.
3. وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ که جان از فراغ حضرت دوست، به لب رسیده؛ نه از تن میرود، نه به تن برمیگردد... دائما احتضار میچشیم...
به نام صاحب جانهای بر لب رسیده
سلام؛
من میفهمم این روزها وقتی نگاه معصومت رو به اطراف میگردونی، دنبال چی هستی...
آخ آرتین، غربت نگاه معصومت قلبم رو آتش زد..
من هم مادرم...
من هم پسری به سن و سال تو دارم...
من میفهمم که چشمهای ترسیدهات، دنبال آغوش مادر و پی لبخند پدر و بیتاب صدای برادرت هستند...
جون دادم وقتی سرت رو عوض آغوش مادر، در سینهی ملحفهی تخت فرو بردی...
من مادرم...
این داغ منو میکشه آرتین...
کاش هرگز به دنیا نیومده بودم...
کاش هرگز به دنیا نیومده بودم...
خدا لعنت کنه تکتک دستها و قدمها و صداها و سکوتها و لبخندها و اشکها و هشتگهایی که این داغ عظیم رو رقم زدند...
لعنت خدا بر شهوتپرستان حراملقمه...
لعنت خدا بر مزدوران شیطان...
تا زندهام با این سوز دل هر شب و هر روز نفرینشون میکنم...
دانم سرآرد غصّه را
رنگین برآرد قصّه را
این آه خونافشان که من
هر صبح و شامی میزنم
.....................
پ.ن.
اَللّهُمَّ اِنّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِهِ
خدایا ما به تو شکایت کنیم از نبودن پیامبرمان که درودهاى تو بر او و آلش باد
وَغَیْبَهَ وَلِیِّنا وَکَثْرَهَ عَدُوِّنا وَقِلَّهَ عَدَدِنا وَشِدّهَ الْفِتَنِ بِنا وَتَظاهُرَ
و از غیبت مولایمان و از بسیارى دشمنان و کمى افرادمان و از سختى آشوبها و از کمک دادن اوضاع
الزَّمانِ عَلَیْنا فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ وَاَعِنّا عَلى ذلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ
زمانه به زیان ما پس درود فرست بر محمد و آلش و کمک ده ما را بر این اوضاع به گشایش
تُعَجِّلُهُ وَبِضُرٍّ تَکْشِفُهُ وَنَصْرٍ تُعِزُّهُ وَسُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَرَحْمَهٍ
فورى از طرف خود و برطرف کردن رنج وناراحتى و یارى با عزت و ظاهر ساختن سلطنت حقه و رحمتى
مِنْکَ تَجَلِّلُناها وَعافِیَهٍ مِنْکَ تُلْبِسُناها بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
از جانب تو که ما را فراگیرد و تندرستى از طرف تو که ما را بپوشاند به رحمتت اى مهربانترین مهربانان
به نام حضرت سلام
پروردگارا
دلم لبریز درده،
سینهام به تنگ اومده،
جان به لبم رسیده،
روحم بیتاب پر کشیدنه...
ای کاش
هرگز
هرگز
هرگز
به این دنیای کثیف نمیومدم.
ای کاش آدمهاتو نمیدیدم،
ای کاش، هرگز با این اراذل همدوران نبودم...
لعنت خدا بر شرف نداشته و خوی حیوانی و شهوتپرستی اون اراذلی که باعث و بانی این جنایت بزرگ در #شاهچراغ شدند.
اونها که دیروز قرآن آتش زدند،
مسجد آتش زدند،
حجاب کشیدند،
اونایی که آتش به جان و دل این ملت زدند
و امنیت و آرامش کشور رو بهم ریختند،
اونایی که به هر شکلی
به قدر سر سوزنی،
حتی به قدر خفه شدن و موضع نگرفتن،
این نظام مظلوم رو تضعیف کردن
و زمینهساز جولان تروریستها تو این مملکت شدن،
تمام محافظهکاران عافیتطلب کفتارصفتی
که گاهی به نعل و گاهی به میخ زدند ...
پروردگارا
نگذر
نگذر
نگذر
ریشهشونو خشک کن
نسل خبیثشونو از جهان بردار
فـَلَعـَنَ اللهُ اُمَةً قَتـَلَتـکَ
وَلَعَنَ اللهُ اُمَةً ظَلَمَتکَ
وَلَعَنَ اللهُ اُمَةً سَمِعت بـِذلک
فَرَضِیَت بـه ...
الا لعنة الله علی الظالمین
#شاه_چراغ #شیراز
.................
پ.ن.
سلسلهی موی دوست حلقه دام بلاست
هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
گر بزنندم به تیغ در نظرش بیدریغ
دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست
گر برود جان ما در طلب وصل دوست
حیف نباشد که دوست دوستتر از جان ماست
مالک ملک وجود حاکم رد و قبول
هر چه کند جور نیست ور تو بنالی جفاست
تیغ برآر از نیام زهر برافکن به جام
کز قبل ما قبول وز طرف ما رضاست
گر بنوازی به لطف ور بگدازی به قهر
حکم تو بر من روان زجر تو بر من رواست
هر که به جور رقیب یا به جفای حبیب
عهد فرامش کند مدعی بیوفاست
سعدی از اخلاق دوست هر چه برآید نکوست
گو همه دشنام گو کز لب شیرین دعاست